یک نفر دیگه به من بگه عربی یا باهام عربی حرف بزنه سر به کوه و بیابان میزارم 

1. دو نفری از من پرسیدن شما عربی ؟؟میگم نه ، برگشته با لبخند عمیق به دوستش گفته دیدددددی گفتم ، بعد بهم میگه دوستم گفت بالاخره اولین عرب عینکی رو پیدا کردم ، منم میگم عرب نیست :/
2. رفتم دست بشورم هی اونا لبخند میزدن، منم که  کلا در حال لبخند زدنم، بالاخره یکیشون پرسید :عرب ، سرم رو به معنی نه ت دادم ، میگم ایرررررران ، به دوستش میگه کمثل العرب
3. شونصد ساعت حرف زدم باهاشون ، میگه خوزستانی هستی ؟؟؟؟گفتم نه شمال :) یعنی قیافه اش یادم میاد نمیشه لبخند نزد

4. اومده میگه حاجی کو؟؟گفتم ماکوووو حاجی ماکو
واقعا چرا؟؟؟ با من عربی حرف میزنه بعد من به حالت علامت تعجب فقط نگاه میکنم ، برگشتم فارسی حرف زدم میگه ایرانی؟؟سر ت میدم میگه عه فکر کردم عرب‌ی :/:/:/:/
ازم سوال که میپرسن حرف نمی زنم ، چون متوجه کلام همدیگه نمیشیم فقط ایما و اشاره میکنم ، شایدم اینم دلیل منطقی‌ای باشه
‌از این به بعد گفتن عربی از کلمات گچ پژ دار استفاده میکنم (عرب زبان های ایران میتونن گچ  پژ رو تلفظ کنن؟؟)
اسمم که با الف و لامش شده مزیت بر علت :)
احتمالا به خاطر نوع پوششی هست که دارم ولی وجدانا به قیافه من میاد عرب باشم؟؟چرا واقعا ؟؟
سال بعد عربی یاد میگیرم هر کی پرسید عرب‌ی ؟ میگم نعععععععم:)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها