گاهی دلم به نعل میزند ، گاهی عجب به میخ
یعنی که آخرش تکلیف این دل شیدا چه میشود؟
روحم اسیر بند و دلم جای دیگری‌ست 
یعنی که بعد قربانی این من بی‌نا چه میشود ؟
حالا که در حوالی انتهای بازی ایستاده ام 
یعنی که در حواشی این غوغا چه میشود؟
من،یک من خسته که مانده در تصمیم خویش
یعنی که انتهای تصمیم من تنها چه میشود؟
من در صدد قتل ارامش خودم میزنم قدم
یعنی که بعد قتل عاقبت ما چه میشود؟
کودک منم که هنوز مانده در انتخاب خود 
یعنی نهایت این کودک نو پا چه میشود ؟
من پای رفتنم عجب لنگ میزند هنوز
یعنی ادامه‌ی قصه فردا چه میشود؟
درگیر تشویشم و دلم پر ز اضطراب راه
یعنی که قصه ما با نگاه خدا چه میشود؟
مبهم نوشت :)





پ.ن: پریشان و آشفته و آشوبم،شدیدا التماس دعا.
پ.ن2 :سخت ترین تصمیم زندگیم رو باید بگیرم.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها