HBD

این پست قرار بود ساعت 23:59 دقیقه منتشر بشه اما به دلیل حوادث غیر مترقبه(امتحانات دانشگاهی فرد مذکور) الان منتشرش کردم:/:/:/
بی صبرانه منتظر امروز و نوشتن و انتشار این پست بودم اما به دلیل بیماری صعب العلاج مردم آزاری ، پیام رو نوشتم و گذاشتم وقتی که ناامید شدی از من آخرین ثانیه های 9 تیر این پست رو منتشر کنم:)
(همیشه که اولین نفر تبریک گفتن خوب نیست ، گاهی آخرین نفر بودن خیلی خیلی قشنگ تره
گاهی وقتها فکر میکنی فراموش شدی ، عمیقا ناراحتی و درست تو اوج این حس ، یک نشونه ای به دستت میرسه و باعثش میشه بفهمی که تو تک تک لحظه هایی که به خیال خودت فراموش شده بودی عمیقا تو ذهن آدمی:))
این که این دوستی چطور شروع شده،خیلی عجیبه
این که این دوستی چطور تداوم پیدا کرد ، عجیب تر
و این که بین این حجم از بدبختی این حس خوب از کجا  پیدا شد ، عجیب تر تر‌.
و همین طور چیزهای عجیب ترترتر زیای وجود داره !
می دونم میدونی که فراموش نکرده بودم تولدت رو و میدونم فکر کردی شاید فراموش کرده بودم تولدت رو آما خوب مبهم است دیگر :)
( داخل پرانتز بگم: یعنی اگه بخوای تلافی کنی کات واقعا کات)
خواستم این پست رو با یک عکس از تیرماه طوری و این حرفا منتشرش کنم  دیدم حیفه واقعا ، برای همین

این نقاشی اختصاصی پیکاسو رو دوباره بهت تقدیم میکنم :)
بارها گفتم و باز هم میگم که دوستی به لفظ نیست ، دوستی به گفتار نیست ، دوستی یک حسیه تو دل آدما، دقیقا همون حسی که وقتی تلفنی با دوستت حرف میزنه یک لبخند عمیق میشنه رو لبت و رسوخ میکنه تو وجودت ، دقیقا همون حسی که وقتی مشکلاتت رو بهش میگی هنوز طرف حرف نزده نسبت به قبل اروم تری ، دوستی یعنی حس خوب تو دلی ، دوستی چیزی جز این نیست.
هیچ دوستی همیشه خوشی مطلق نیست ، گاهی تلخ میشه ، دعوا میشه، بحث پیش میاد و اختلاف نظر  و اینا هستن که باعث صمیمیت میشن که تو عمق اتفاقات تلخ چقدر حواسمون به دوستمون هست
(لازم به ذکره تا همین چند ساعت پیش جفتمون شدیدا از هم ناراحت بودیم، چون جفتمون متوجه منظور طرف مقابل نشده بودیم)
تولدت مبارک رفیق


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها